فهرست مطالب
قید در انگلیسی چیست؟
قید در انگلیسی یکی از چهار گروه اصلی کلمات می باشد. سه گروه اصلی دیگر اسم، فعل و صفت می باشد. قید توضیحات بیشتری می دهد در مورد:
1.فعل:
.He easily lifted the table
به سادگی میز را بلند کرد.
2.صفت:
.It is very hot here
اینجا خیلی گرم است.
.They are in a win-win situation
آنها در موقعیت برد-برد هستند.
4. جمله:
.Honestly, I lost the book you lent to me
راستش، کتابی را که به من قرض داده بودی گم کردم.
5. قیدی دیگر:
.Cross the street very carefully
خیلی با دقت از خیابان عبور کن.
در انگلیسی محاوره ای، گاهی اوقات قید می تواند به تنهایی به کار رود و به عنوان یک جمله کامل در نظر گرفته شود. در این حالت قیدها کارکردهای مختلفی دارد:
1.استفاده از قید و حذف بقیه کلمات به قرینه لفظی:
Hasan drives his car. I saw him yesterday.Fast and recklessly
حسن ماشینش را می راند. دیروز دیدمش. سریع و بی پروا ( ماشینتش را می راند)
2. برای تاکید یا ابراز موافقت:
مثال
A : He is the most skillful player of the team
.B : Definitely
الف: او ماهرترین بازیکن تیم است.
ب: قطعا
3. برای پرسیدن سوال:
.A: You have won the lottery
?B: Really
الف: قرعه کشی را برنده شده ای.
ب: واقعا؟
4.برای پاسخ دادن به سوال یا اظهار نظر
مثال:
?A : Do you think Ali will come to the party
B : Probably
الف: آیا فکر میکنی علی به مهمانی می آید؟
ب: شاید
در انگلیسی محاوره ای، بعضی گویشگران از صفت های رایج در زبان انگلیسی به عنوان قید استفاده میکنند.
مثال:
.I sold my car cheap
ماشینم را ارزان فروختم.
احتیاط: شما به عنوان زبان آموز انگلیسی بهتر است از صفت به عنوان قید استفاده نکنید. به خصوص اگر قصد شرکت در آزمون های زبان انگلیسی دارید.
نحوه ساخت قید در انگلیسی
به روش های زیر قید در انگلیسی ساخته می شود:
اضافه کردن ly
اضافه کردن ly به آخر صفت که متداول ترین روش برای ساخت قید در انگلیسی است.
Adjective + ly
مثال:
امیدوار hopeful
امیدوارانه hopefully
.We will hopefully win the match
امید است مسابقه را پیروز شویم.
زیبا Beautiful
به زیبایی beautifully
.He beautifully scored the second goal
او به زیبایی گل دوم را به ثمر رساند.
تاریخی Historical
به لحاظ تاریخی historically
.He is historically the oldest prime minister of the country
به لحاظ تاریخی او مسن ترین نخست وزیر کشور است.
قیدهایی که به ly ختم می شوند معمولا قیدهای حالت و یا قیدهای مقدار هستند.
احتیاط:
کلماتی در زبان انگلیسی هستند که به ly ختم می شوند ولی صفت هستند مانند:
Lovely دوست داشتنی:
.We got married in a lovely day of spring
در روزی دوست داشتنی از بهار ازدواج کردیم.
Friendly دوستانه:
.I welcomed him with a friendly smile
با لبخندی دوستانه از او استقبال کردم.
Lively پرشور:
.We enjoyed a lively conversation about health and medicine
ما از مکالمه ای پرشور درباره سلامت و پزشکی لذت بردیم.
Ugly زشت:
.You should be ashamed of your ugly behavior
تو باید از رفتار زشتت شرمنده باشی.
cowardly بزدل:
.He escaped the war in a cowardly way
او بزدلانه از جنگ فرار کرد.
Lonely تنها:
.She felt lonely
او احساس تنهایی کرد.
likely محتمل
.It is likely that he’ll say no
محتمل است که او نه خواهد گقت.
نکته:
برای ساختن قید از این صفت ها به آخر آنها ly اضافه نمی کنیم چون کلمه قبلا ly دارد و اگر دوباره ly اضافه کنیم تلفظ آن سخت می شود. به منظور ساخت قید از این کلمات لازم است کلمات جدیدی به جمله اضافه کنیم. مثال:
He smiled friendlily
He smiled in a friendly way
به طرز دوستانه ای لبخند زد.
اضافه کردن (ward(s یا Wise
گروه کوچکی از قیدها در زبان انگلیسی به (ward(s یا Wise ختم می شوند. قیدهایی که به (ward(s ختم می شوند می توانند به -ward یا -wards ختم شوند.
مثال:
–wards:
به سمت داخل inwards
مثال:
.The door quickly opened inwards
در به سرعت به سمت داخل باز شد.
به سمت شرق eastwards
مثال:
.He threw the ball eastwards
او توپ را به سمت شرق پرتاب کرد.
به سمت بالا upwards
مثال:
.He looked upwards
او به سمت بالا نگاه گرد.
به سمت پایین downwards
مثال:
.They are driving the car downwards
آنها ماشین را به سمت پایین می رانند.
-wise:
در جهت عقربه های ساعت clockwise
مثال:
.Turn the handle clockwise to open it
دستگیره را در جهت عقربه های ساعت بچرخانید تا باز شود.
به طول lengthwise
مثال:
Cut the paper lengthwise
کاغذها را از طول ببر.
همان، به همان ترتیب likewise
مثال:
.Maryam loves Hamid very much. Whatever Hamid does, Maryam does likewise
مریم حمید را خیلی دوست دارد. حمید هر کار انجام دهد، مریم همان را انجام می دهد.
قیدهای بدون نشانه در انگلیسی
بعضی کلمات در زبان انگلیسی آخرشان به ly ختم نمی شود ولی قید هستند: soon , too, quite , still , always , sometimes , never.
بعضی کلمات دیگر هم نقش صفت را ایفا میکنند و هم قید بدون اینکه پسوندی به آخر آنها اضافه شود مانند:
Hard سخت ، به سختی
به عنوان صفت:
.The exam was very hard
امتحان بسیار دشوار بود
به عنوان قید:
.You have to study hard
تو باید سخت درس بخوانی.
Fast سریع، به سرعت
به عنوان صفت:
.He has a fast car
ماشین سریعی دارد.
به عنوان قید:
.He drives fast
تند رانندگی می کند.
بعضی کلمات پرکاربرد دیگر که اینگونه هستند عبارتند از:
Late / low / clear / clean / close / dead/ fine / long / low/ pretty / short / straight / wide / wrong / sharp / sure / tight
مثال برای wrong:
صفت:
.Please correct the wrong answers
لطفا پاسخ های اشتباه را اصلاح کن.
قید:
.Something went wrong
یه چیزی اشتباه پیش رفت.
مثال برای close:
صفت:
.My house is close to the zoo
خانه من نزدیک باغ وحش است.
قید:
.Please come close so that you can see the animals
لطفا نزدیک بیایید تا بتوانید حیوانات را ببینید.
مثال برای low:
صفت:
.Your overall score is so low that you can not win any point
نمره کلی ات آنقدر پایین است که نمی توانی امتیازی به دست آوری.
قید:
.The battery is going low
باتری در حال اتمام است.
مثال برای late:
صفت:
.If you are late, you will be considered absent
اگر دیر کنی، غایب در نظر گرفته خواهی شد.
قید:
.If you come late, you will be considered absent
اگر دیر بیای، غایب در نظر گرفته خواهی شد.
مثال برای clear:
صفت:
.Instructions are clear enough
دستورالعمل ها به اندازه کافی واضح هستند.
قید:
Stand clear of the fire, please
لطفا دور از آتش بیاستید.
مثال برای clean:
صفت:
.The windows are clean
پنجره ها تمیز هستند.
قید:
.I was so busy that I clean forgot to bring my keys with me
آنقدر سرم شلوغ بود، پاک (کاملا) فراموش کردم کلیدها را همراه خودم بیارم.
مثال برای dead:
صفت:
.He is dead
او مرده است.
قید:
.The driving test was dead easy
آزمون رانندگی خیلی آسان بود.
مثال برای fine:
صفت:
.I am fine
من خوبم.
قید:
?How did your wedding ceremony go
.It went fine
مراسم ازدواجت چطور پیش رفت؟
خوب بود. ( خوب پیش رفت)
مثال برای long:
صفت:
.I’ve come a long way and I am tired now
راه درازی آمده ام و الان خسته ام.
قید:
.You have to wait long for the bus to come
مدت طولانی باید منتظر بمانی تا اتوبوس بیاید.
مثال برای pretty:
صفت:
.It is a pretty baby
بچه زیبایی است.
قید:
.I am pretty sure that I will achieve what I aimed at
کاملا مطمینم به آنچه هدف گذاری کرده ام خواهم رسید.
مثال برای short:
صفت:
.The shirt is too short to wear
پیراهن برای پوشیدن خیلی کوتاه است.
قید:
.Please cut your speech short because we are running out of time
لطفا سخنرانی ات را کوتاه کن چون وقت دارد تمام میشود.
مثال برای straight:
صفت:
.Take the straight road
جاده مستقیم را در پیش بگیرید.
قید:
.Go straight until you reach the library
مستقیم برو تا به کتابخانه برسی.
مثال برای wide:
صفت:
.It is easy to drive on a wide road
رانندگی کردن در جاده پهن آسان است.
قید:
.The window was wide open
پنجره تا ته باز بود.
مثال برای sharp:
صفت:
.I need a sharp knife
من به یک چاقوی تیز احتیاج دارم.
قید:
.Please arrive at the meeting on at 7 p.m sharp
لطفا راس ساعت 7 در جلسه حاضر شوید.
مثال برای sure:
صفت:
.I am sure you can pass the math exam
من مطمینم می توانی در امتحان ریاضی قبول شوی.
قید:
?A: Can you lend me 2000 dollars
B: Sure
الف: می توانی 2000 دلار به من قرض بدهی؟
ب: حتما (قطعا)
مثال برای tight:
صفت:
.My shirt is too tight. I need another one
پیراهنم خیلی تنگ است. به یکی دیگر احتیاج دارم.
قید:
.Make sure the door is shut tight
اطمینان حاصل کن در کاملا (محکم) بسته شده است.
well قیدی برای good
well قید برای صفت good است.
مثال:
.He is a good player
او بازیکن خوبی است.
.He plays well
او به خوبی بازی میکند.
انواع قید در انگلیسی و جایگاه آنها در جمله
قید در انگلیسی معنا و کارکردهای متفاوتی دارند . قید می تواند در ابتدا، میانه جمله یا آخر آن قرار گیرد. به جدول زیر توجه کنید:
قید زمان
|
.I will fly to Mashhad tomorrow فردا صبح به مشهد پرواز خواهم کرد. .Today, I am going to wash the car امروز، ماشین را خواهم شست. قیدهای زمان معمولا در آخر جمله می آیند. اما گاهی در ابتدای جمله می آیند به خصوص وقتی که بخواهیم قید را مورد تاکید قرار دهیم. |
قید حالت
|
.Please use the knife carefully لطفا با احتیاط از چاقو استفاده کنید .She quickly ate lunch and left the house او به سرعت ناهار خورد و خانه را ترک کرد. قیدهای حالت قیدهایی هستند که نحوه یا شیوه انجام کار را توصیف میکنند. این قیدها معمولا در آخر جمله می آیند. اما هنگامی که مفعول خیلی طولانی باشد یا قید مهم ترین جز جمله نباشد می تواند در میانه جمله بیاید. (بین فاعل و فعل اصلی) |
قید مکان
|
.When I got there, he had left the house وقتی به آنجا رسیدم او خانه را ترک کرده بود. .Here they had their breakfast اینجا صبحانه شان را خوردند. قیدهای مکان معمولا در آخر جمله می آیند. اما گاهی در ابتدای جمله می آیند مخصوصا در نوشتن و زمانی که بخواهیم قید را مورد تاکید قرار دهیم. |
قید مقدار
|
.It’s really hot واقعا گرم است. .I love you a lo خیلی دوستت دارم. قیدهای Really واقعا quite کاملا very خیلی معمولا در میانه جمله می آیند. و قیدهای A lot خیلی A bit یک ذره معمولا در آخر جمله می آیند. |
قید تکرار
|
.We often go to cinema on Fridays ما اغلب جمعه ها به سینما می رویم. .Sometimes we go to the park for a walk بعضی اوقات برای پیاده روی به پارک می رویم. .I don’t watch TV very often خیلی تلویزیون تماشا نمی کنم. قیدهای تکرار می توانند در هر سه موقعیت ابتدا، وسط، یا انتهای جمله بیایند. احتیاط: قید های تکرار نمی توانند بعد از فعل اصلی در جمله قرار گیرند. .We go often to cinema on Fridays .I don’t watch very often TV
قیدهای Always همیشه ever همیشه never هرگز معمولا در ابتدای جمله نمی آیند .He’s always losing his money او همیشه پولش را گم می کند.
|
قید قطعیت یا احتمال
|
بعضی از قیدهای این گروه در وسط جمله می آیند مانند:
probably شاید possibly احتمالا certainly.قطعا بعضی دیگر در ابتدای جمله می آیند مانند: Maybe شاید perhaps شاید |
.It’ll probably rain شاید باران ببارد. .Maybe Hossein will know the answer شاید حسین جواب را بداند.
|
قید های نظر و عقیده
|
قیدهایی که برای اظهار نظر و عقیده به کار می روند مانند:
Personally شخصا honestly صادقانه frankly صادقانه معمولا در ابتدای جمله به کار می روند. اما گاهی به خصوص در نوشتن می توانند در میانه جمله هم قرار گیرند.
|
.Personally, I prefer to go to the zoo شخصا ترجیح می دهم به باغ وحش بروم. .This must, frankly, be the the most stupid idea I have ever heard این احمقانه ترین ایده ای است که تاکنون شنیده ام.
|
قید های ارزش گذاری
|
قیدهایی که برای ارزش گذاری یا ارزیابی اعمال یا رفتار استفاده می شود معمولا در ابتدای جمله می آیند.
گاهی اوقات در میانه جمله می آیند. در صحبت کردن غیر رسمی می توانند در آخر جمله بیایند.
|
.Unfortunately, I lost all the keys متاسفانه همه کلید ها را گم کردم. .We have stupidly missed the opportunity to buy the tickets به طرز احمقانه ای فرصت خرید بلیط ها را از دست دادیم. .They missed the bus, apparently از اتوبوس جا ماندند ظاهرا. |
قید های مدت زمان
|
قیدهایی که مدت زمان انجام عملی را نشان می دهند معمولا در آخر جمله می آیند.
|
.I’m not staying long طولانی نمی مانم. |
قید های ربطی
|
قیدهای ربطی قیدهایی هستند که دو جمله را به یکدیگر متصل می کنند مانند:
Then بعد سپس consequently نتیجتا however اما ولی
|
.I left my office in the afternoon then I went home دفترکارم را ترک کردم سپس به خانه رفتم. We talked until 1 a.m. consequently I got up late the next morning تا یک نیمه شب حرف زدم نتیجتا صبح روز بعد دیر از خواب پاشدم It will be snowing in Germany. However, Sunny sky is expected in England در آلمان برف خواهد بارید . با این حال آسمان آفتابی در انگلیس پیش بینی می شود. |
نکته: قید نمی تواند بین فعل و مفعول قرار گیرد.
مثال:
.I quickly ate lunch
سریع ناهار خوردم.
I ate quickly lunch
هنگامی که همزمان قیدهای زمان، مکان و حالت در جمله به کار روند معمولا ترتیب قرارگیری آنها بدین صورت می باشد:
1.قید حالت 2. قید مکان 3. قید زمان
مثال:
.Ali played the guitar interestingly in the show on Saturday
علی در برنامه روز شنبه به طرز جالبی گیتار نواخت.
قیدهایی که برای ارزیابی یا بیان نقطه نظر گوینده یا شنونده استفاده می شوند قیدهای جمله نیز نامیده می شوند زیرا به کل جمله اشاره دارد و در آغاز جمله می آیند:
مثال:
.Actually, I think Hossein will win the match, not Mohsen
در واقع فکر می کنم حسین مسابفه را می برد، نه محسن.
.Obviously, I can’t tell you his name because it is secret
واضح است که نمی توانم اسمش را به تو بگویم چون محرمانه است.
می توانیم قبل از هر قید، قیدهای دیگری بیاوریم تا اطلاعات بیشتری در مورد آن بدهیم. مثال:
.He plays the guitar greatly
او گیتار را عالی می نوازد.
اضافه کردن قید Really به قبل از قید Greatly:
.He plays the guitar really greatly
او گیتار را واقعا عالی می نوازد.
قیدهای مرکب در انگلیسی
قیدهای مرکب در زبان انگلیسی قیدهایی هستند که از ترکیب دو یا چند کلمه تشکیل شده اند. اما به صورت یک کلمه واحد در نظر گرفته میشوند.
مثال:
anyway = any + way
در هر صورت، به هر حال
nowhere = no + where
هیچ جا، هیچ کجا
قیدهای دو کلمه ای در انگلیسی
قیدهای هستند که از دو کلمه تشکیل شده اند. تفاوت قیدهای دو کلمه ای با قیدهای مرکب آن است که کلمات تشکیل دهنده قیدهای دو کلمه ای با یکدیگر ترکیب نمیشوند.
مثال:
of course
البته
at last
در نهایت
at least
حداقل
at most
حداکثر
قیدهایی با ریشه مشترک در انگلیسی (با معانی متفاوت)
مثال با direct:
.We flew direct from Tehran to Isfahan
ما مستقیما از تهران به اصفهان پرواز کردیم.
.Don’t go. I’ll be with you directly
نرو. سریعا همراه تو خواهم بود.
مثال با late:
.The plane arrived late due to bad weather
به خاطر هوای بد هواپیما دیر رسید.
.She has been ill lately
او اخیرا بیمار بوده است.
مثال با high:
.He lifted it high over his head
آن را بالای سرش برد.
.Arsenic is highly toxic
آرسنیک شدیدا سمی است.
مثال با hard:
.He braked hard when he saw the cat
وقتی گربه را دید ترمز شدیدی گرفت.
.We hardly know our neighbours
به ندرت همسایگانمان را می شناسیم.
مثال با right:
.Turn right at the crossroads
در چهارراه به سمت راست بپیچید.
.The court rightly condemned the war criminals
دادگاه به درستی جنایاتکاران جنگی را محاکمه کرد.
مثال با free:
.We got into the football stadium free
ما رایگان وارد ورزشگاه فوتبال شدیم.
.You can walk freely in the park
شما میتوانید آزادانه در پارک قدم بزنید.
مثال با deep:
.We explored deep into the forest
تا اعماق جنگل را اکتشاف کردیم.
.They are deeply ashamed of their rude behavior
آنها عمیقا از رفتار بی ادبانه شان شرمنده هستند.
حالت تفضیلی و عالی قید در انگلیسی
مانند صفت ها، قید در انگلیسی می تواند حالت تفضیلی و حالت عالی داشته باشد. اگر قید به ly ختم شده باشد، برای حالت تفضیلی More و برای حالت عالی Most را به قبل قید اضافه می کنیم.
مثال:
.He drives the car skillfully
او ماهرانه ماشین را می راند.
حالت تفضیلی:
.He drives the car more skillfully than me
او ماهرانه تر از من ماشین را می راند.
حالت عالی:
.He drives the car the most skillfully of all
او از همه ماهرانه تر خودرو را می راند.
قیدهای بی نشانه که آخرشان به ly ختم نمی شود، برای حالت تفضیلی er و برای حالت عالی est را به آخر قید اضافه می کنیم.
مثال:
.He drives the car fast
حالت تفضیلی:
.He drives the car faster than me
او ماشین را سریعتر از من می راند.
حالت عالی:
.He drives the car the fastest of all
او ماشین را سریعتر از همه می راند.
بغصی دیگر از قید ها که اینگونه می باشند عبارتند از: Hard, late, clean, clear
نکته:
قیدهایی مانند Late که آخرشان به e ختم می شوند، برای حالت تفضیلی r و برای حالت عالی st اضافه می کنیم.
حالت تفضیلی:
Late later lateer
حالت عالی:
Late lastest lateest
گروهی از قیدها حالت تفضیلی و عالی آنها بی قاعده است. مانند:
قید: Badly به طرز بدی / حالت تفضیلی: Worse به طرز بدتری / حالت عالی: Worst به بدترین وضع
قید: Farدور / حالت تفضیلی: farther/furtherدورتر / حالت عالی: farthest/furthestدورترین
قید: Little به طور کمی / حالت تفضیلی: Less به طور کمتری / حالت عالی: Least به کمترین حالت
قید: Wellبه طرز خوبی / حالت تفضیلی: Better به طرز بهتری / حالت عالی: Best به بهترین وضع
نظرات خود را درباره این مقاله با ما در میان بگذارید.
نظرات