فهرست مطالب
کلمات تعریف در انگلیسی (determiners) چیست؟
کلماتی مانند: the، my،this، some، twenty، each، anyهستند که قبل از اسم به کار می روند. کلمات تعریف حتی برای زبان آموزان سطح پیشرفته می تواند چالش برانگیز باشد. بخصوص برای کسانی که زبان اولشان تفاوتهای زیادی با زبان انگلیسی دارد. هر چند با تلاش و کوشش می توان بر هر چالشی پیروز شد.
انواع کلمات تعریف در انگلیسی بر اساس کارکرد
کلمات تعریف در انگلیسی دو کارکرد اصلی دارند: ارجاع (referring)، تعیین کمیت (quantifying). متداول ترین کلمات تعریف در انگلیسی برای ارجاع عبارتند از: حروف تعریف articles، صفات اشاره demonstratives، صفات ملکی possessives. رایج ترین کلمات تعریف در انگلیسی برای تعیین کمیت عبارتند از: کمیت سنج ها (quantifiers) و اعداد (numbers)
حروف تعریف (a، an، the (articles
حرف تعریف نامعین a
قبل از اسم قابل شمارش به کار می رود و بیانگر آن است که اسم مورد اشاره نزد گوینده/شنونده یا نویسنده/خواننده شناخته شده نمی باشد. از این رو به آن حرف تعریف نامعین می گوییم. حرف تعریف a در انگلیسی معادل “ی” نکره در زبان فارسی می باشد.
مثال:
.A car is in the parking
خودرویی در پارکینگ است.
مثال:
.He was shot by a young boy
توسط پسری جوان هدف گلوله قرار گرفت.
سایر کاربردهای a عبارتست از:
1.هنگامی که بخواهیم چیزی را نامگذاری و یا توصیف کنیم:
مثال:
?A: What’s that
B: It is an enormous anthill
الف: آن چیست؟
ب: لانه عظیم مورچه است.
2. زمانی که بخواهیم به یک مصداق یا مثال از یک گروه، کلاس یا طبقه اشاره کنیم.
مثال:
.A leopard can run faster than a tiger
یوزپلنگ میتواند سربعتر از ببر بدود.
حرف تعریف نامعین an
کاربرد an دقیقا مانند a می باشد با این تفاوت که an قبل از اسمی می آید که با حرف صدادار vowel شروع شده باشد.
مثال:
.I bought an apartment
آپارتمانی خریدم.
توضیح: apartment با حرف صدا دار /ə/ شروع شده است. بنابراین قبل از آن an به کار بردیم.
مثال:
.An engineer constructed this building
مهندسی این ساختمان را ساخت.
توضبح: engineer با حرف صدا دار /ˌe/ آغاز شده است. بنابراین از an استفاده کردیم.
احتیاط:
گاهی اوقات بعضی کلمات با یکی از پنج حرف a،o،u،e،i شروع می شود ولی عملا تلفظ آنها با حرف بی صدا شروع می شود. در این حالت از حرف نامعین a استفاده می کنیم.
مثال:
A university
دانشگاه
توضیح: با وجود اینکه university با حرف u شروع شده است ولی تلفظ آن به این شکل است: yuniversity . پس از a استفاده کردیم.
گاهی اوقات بعضی کلمات با یکی از پنج حرف a،o،u،e،i شروع نمی شود ولی عملا تلفظ آنها با حرف صدادار شروع می شود. در این حالت از حرف نامعین an استفاده می کنیم.
مثال:
An hour
یک ساعت
توضیح: با وجود اینکه hour با حرف بی صدا h شروع شده است ولی h صامت بوده و تلفظ نمی شود. در واقع تلفظ کلمه با حرف صدادار o شروع میشود پس از an استفاده کردیم.
نتیجه: آنچه بر روی کاغذ نوشته شده ملاک نیست بلکه آنطور که کلمات تلفظ می شوند ملاک است.
حرف معین the
قبل از اسم قابل شمارش یا غیر قابل شمارش به کار می رود و بیانگر آن است که اسم مورد اشاره نزد گوینده/شنونده یا نویسنده/خواننده شناخته شده می باشد. از این رو، به آن حرف تعریف معین می گوییم. اسمی که قبل از آن the بیاید معادل اسم “معرفه” در زبان فارسی است.
مثال:
.The car is in the parking
خودرو در پارکینگ است.
.He was shot by the young boy
توسط پسرجوان هدف گلوله قرار گرفت.
.The weather was very cold yesterday
هوا دیروز خیلی سرد بود.
سایر کاربردهای the از این قرار است:
1.زمانی که به کلیت یک گروه یا طبقه اشاره داریم:
مثال:
.The leopard can run faster than the tiger
یوزپلنگ میتواند سریعتر از ببر بدود.
مثال بالا به شکل زیر قابل بازنویسی است: the را حذف می کنیم و اسم ها را جمع می بندیم ( به آخرشان s اضافه می کنیم.).
.Leopards can run faster than the tiger
یوزپلنگها میتوانند سریعتر از ببرها بدوند.
2. برای اشاره به افرادی که در یک خصوصیت یا ویژگی بخصوص، وجه اشتراک دارند. در این حالت، the قبل از صفت می آید و بعد از صفت از اسم استفاده نمیکنیم.
.The rich enjoy higher quality of life than the poor
افراد ثروتمند از کیفیت زندگی بالاتری نسبت به افراد فقیر برخوردار هستند.
مواردی که باعث میشود اسم، معرفه شود
هر گاه بدانیم چه چیزهایی سبب معرفه شدن اسم میشوند، به راحتی تشخیص می دهیم کجا از the استفاده کنیم.
1. قبلا گفتیم برای اشاره به اسمی که نزد خواننده یا شنونده ناشناخته است از a/an استفاده میکنیم. این قاعده برای موقعی است که اسم برای بار اول ذکر میشود. برای دفعات بعدی از the استفاده میکنیم.
مثال:
.A travel guide has advised people to travel to Europe in Winter. The guide has several reasons for this advice
راهنمای سفر به مردم توصیه کرده است تا در زمستان به اروپا سفر کنند. راهنما تعدادی دلیل برای این توصیه دارد.
توضیح: در جمله اول، عبارت travel guide برای بار اول ذکر شده است بنابراین قبل از آن از a استفاده کردیم. اما در جمله دوم از the استفاده کردیم.
2. استفاده از the قبل از صفت عالی. (صفت عالی چیست؟ اینجا بخوانید.)
مثال:
.I am the richest person in the family
من ثروتمندترین فرد خانواده هستم.
.Mohammadi is one of the most beautiful flowers
محمدی یکی از زیباترین گلهاست.
3. استفاده از the قبل چیزی که در جهان فقط یکی از آن موجود است.
مثال:
.The moon reflects the light of the sun
ماه، نور خورشید را منعکس میکند.
4. معرفه شدن اسم توسط جملات قبل و بعد و یا محیط پیرامونی که مکالمه در آن اتفاق می افتد.
مثال:
?A: Has Ali arrived yet
(.B: Yes, he is in the bedroom. (The bedroom of the house we are in
الف: آیا علی رسیده است؟
ب: بله، او در اتاق خواب است. ( اتاق خواب خانه ای که در آن هستیم.)
5. عبارت یا جمله واره باعث معرفه شدن اسم میشود.
مثال:
.He is the man who won the match
او مردی است که مسابقه را برنده شد.
.Meet me in the shop next to the bus stop
من را در فروشگاه نزدیک ایستگاه اتوبوس ملاقات کن.
موارد دیگری وجود دارد که حتما باید قبل از اسم از the استفاده کنیم. اینجا بیشتر بخوانید.
صفات اشاره demonstratives
گروه رایجی از کلمات تعریف در انگلیسی همان صفات اشاره هستند. این صفت ها عبارتند از: this، these، that، those
These اینها / This این
از this و these برای اشاره به نزدیک استفاده می کنیم. these جمع this می باشد.
مثال:
This chair
این صندلی
These chairs
این صندلی ها
That آن / Those آنان
از that و those برای اشاره به دور استفاده می کنیم. those جمع that می باشد.
مثال:
That chair
آن صندلی
Those chairs
آن صندلی ها
در موقعیت های خیلی رسمی می توانیم از this و these ( به جای a/an یا some) برای معرفی یک موضوع یا تعریف کردن داستان استفاده کنیم.
مثال:
.This girl came up to me in the restaurant and asked if she could borrow some money
این دختر در رستوران به طرف من آمد و پرسید آیا می تواند مقداری پول قرض بگیرد.
ترکیب this/that + adjective
بعضی مواقع می توانیم از this یا that به جای so قبل از صفت استفاده کنیم.
مثال:
.I’ve never seen a winter this cold before
قبلا زمستانی به این سردی ( انقدر سرد) ندیده ام.
?You think you are that smart, don’t you
تو فکر میکنی خیلی باهوش هستی، مگه نه؟
صفات ملکی possessives
نوع دیگری از کلمات تعریف در انگلیسی، صفات ملکی می باشند. صفات ملکی قبل از اسم آمده و مالکیت را نشان می دهند. این صفات عبارتند از: my / your /his,her/ our / your / their
مثال:
.My car is the most expensive of all
خودروی من از همه گرانتر است.
.Your book is on the table
کتابت بر روی میز است.
.his/her pen was stolen
خودکارش دزدیده شد.
.Our home is near where you live
خانه ما نزدیک جاییست که زندگی میکنی.
.Your son is very impolite
پسرتان خیلی بی ادب است.
.Their apartment is far from city center
آپارتمان آنها از مرکز شهر دور است.
کمیت سنج ها quantifiers
کمیت سنج ها جزو پرکاربردترین کلمات تعریف در انگلیسی هستند. کمیت سنج در انگلیسی کلمه ای است که برای تعیین مقدار، تعداد، میزان یا درجه به کار می رود. این کلمات می توانند به تنهایی یا قبل از اسم به کار روند. اگر به تنهایی به کار روند همان نقش ضمیر را ایفا می کنند. برخی از پرکاربردترین کمیت سنج ها عبارتند از:
A bit یه ذره، کمی
a bit جایگزین غیر رسمی برای کلمه ی رسمی تر some می باشد.
مثال:
?Do you want a bit of help with your housework
برای کار خانه ات یه کم کمک می خوای؟
All همه
قبل از اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود.
مثال:
.All tickets have been sold
همه بلیط ها به فروش رفته است.
.I can provide you with all equipment you need
می توانم همه تجهیزاتی که نیاز داری برایت فراهم کنم.
استفاده از all به عنوان ضمیر:
.All were happy with the results of the football matches
همه از نتایج مسابقات فوتبال راضی بودند.
Any هر
مثال:
.Any student who cheats will be penalized
هر دانش آموزی که تقلب کند جریمه خواهد شد.
Both هر دو
مثال:
.I love both of you
هر دوی شما را دوست دارم.
استفاده از both به عنوان ضمیر:
.There are two famous hospitals in the city. Both are very modern
دو بیمارستان مشهور در شهر هستند. هر دو خیلی مدرن هستند.
Either هر دو، هیچ کدام
هنگامی که either قبل از اسم مفرد به کار رود، کمیت سنج می باشد و به دو گزینه یا دو امکان اشاره دارد.
مثال:
.I don’t like either car
هیچ کدام از دو ماشین را دوست ندارم.
.Either shop are great, as they both have what you want
هر دو فروشگاه عالی هستند زیرا هر دوی آنها چیزی که می خوای دارند.
استفاده از either به عنوان ضمیر:
?Which one do you like? pizza or rice
.Thanks, I don’t like either
از کدامیک خوشت می آید؟ پیتزا یا برنج؟
متشکرم، از هیچکدام خوشم نمی آید.
Enough کافی، به اندازه کافی
مثال:
.There are enough apples in the refrigerator
به تعداد کافی سیب در یخچال است.
.They don’t have enough food for dinner
آنها غذای کافی برای شام ندازند.
استفاده از enough به عنوان ضمیر:
.I need to buy more apples. There aren’t enough at home
نیاز است سیب های بیشتری بخرم. به تعداد کافی در خانه موجود نیست.
little مقدار کمی
little برای اسامی غیر قابل شمارش به کار می رود. بار معنایی منفی دارد. وقتی از little برای توصیف مقدار چیزی استفاده می کنیم، یعنی از آن چیز، آنقدر که مورد توقع بوده وجود ندارد.
مثال:
.I was thirsty but could drink little water
تشنه بودم ولی مقدار کمی آب توانستم بنوشم.
a little کم
a little هم برای اسامی غیر قابل شمارش به کار می رود. بر خلاف little، کلمه a little بار معنایی مثبت دارد. درست است که این کلمه به معنی “کم” می باشد. ولی این “کم بودن” به اندازه little نیست و مورد توقع یا مطلوب است.
مثال:
.I save a little money every month
هر ماه کمی پول پس انداز می کنم.
few تعداد کمی
few برای اسامی قابل شمارش به کار می رود.بار معنایی منفی دارد. وقتی از few برای بیان تعداد چیزی استفاده می کنیم، یعنی از آن چیز، آنقدر که مورد توقع بوده وجود ندارد.
مثال:
.Few bananas are left
تعداد کمی موز باقی مانده است.
a few تعداد کمی
a few برای اسامی قابل شمارش به کار می رود. بر خلاف few، کلمه a few بار معنایی مثبت دارد. درست است که این کلمه به معنی “تعداد کمی” می باشد. ولی این “کم بودن” به اندازه few نیست و مورد توقع یا مطلوب است.
مثال:
.There are a few chairs to be used in the party
تعداد کمی صندلی برای استفاده در مهمانی وجود دارد.
the) least) کمترین
least حالت عالی little می باشد و برای اسامی غیر قابل شمارش به کار می رود.
مثال:
.He got the least points
او کمترین امتیازات را گرفت.
at least حداقل
مثال:
.You should get at least 12 to pass the exam
تو باید حداقل 12 بگیری تا در امتحان قبول شوی.
Less کمتر
less حالت تفضیلی little می باشد و برای اسامی غیر قابل شمارش به کار می رود.
مثال:
.I do less work than he does
من کار کمتری از او انجام می دهم.
fewer کمتر
fewer حالت تفضیلی few می باشد و برای اسامی قابل شمارش به کار می رود.
مثال:
.There are fewer books in the box than we expected
کمتر از آن چیزی که توقع داشتیم در جعبه کتاب وجود دارد.
Lots of تعداد زیادی، مقدار زیادی
lots of برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود و بیشتر در موقعیت های غیر رسمی استفاده میشود.
مثال:
.There are lots of car on the street
تعداد زیادی ماشین در خیابان است.
.He drank lots of water
او مقدار زیادی آب نوشید.
a lot of تعداد زیادی، مقدار زیادی
a lot of مترادف lots of می باشد و کاربرد آن شبیه lots of است.
مثال:
.There are a lot of buildings in the city center
تعداد زیادی ساختمان در مرکز شهر وجود دارد.
.There is a lot of rice in the kitchen
مقدار زیادی برنج در آشپزخانه است.
استفاده از a lot یا lots به عنوان ضمیر
?A: how many pupils came
(B: A lot (or lots
plenty of تعداد زیادی، مقدار زیادی
plenty of هم مترادف a lot of و lots of می باشد. برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود. بیشتر در موقعیت های غیر رسمی استفاده می شود.
مثال:
.There are plenty of pens on the table
خودکارهای زیادی بر روی میز است.
.The child drank plenty of milk in the morning
بچه صبح شیر زیادی نوشید.
Many خیلی، تعداد زیادی
many فقط برای اسامی قابل شمارش به کار می رود و معمولا در جملات سوالی و منفی استفاده می شود. در موقعیت های رسمی از many در جملات خبری استفاده می کنیم. در موقعیت های غیر رسمی از a lot of و lots of در جملات خبری استفاده می کنیم.
مثال:
?Were there many students at school
آیا دانش آموزان زیادی در مدرسه بودند؟
.He doesn’t have many friends
او دوستان زیادی ندارد.
استفاده از many به عنوان ضمیر
?A: Can you pass me some forks
?B: How many
الف: میشود چندتا چنگال به من بدی؟
ب: چند تا؟
Much زیاد
much برای اسامی غیر قابل شمارش به کار می رود و معمولا در جملات سوالی و منفی استفاده می شود. در موقعیت های رسمی از much در جملات خبری استفاده می کنیم. در موقعیت های غیر رسمی از a lot of و lots of در جملات خبری استفاده می کنیم.
مثال:
?Was there much orange juice in the glass
آب پرتغال زیادی در لیوان بود؟
.Human does not have much knowledge about space
انسان دانش زیادی در مورد فضا ندارد.
استفاده از much به عنوان ضمیر
?A: Would you like some butter
B: Yes please but not too much
الف: مقداری کره دوست داری؟
ب: بله اما نه خیلی زیاد.
More بشتر
more با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش قابل استفاده می باشد.
مثال:
.I have more apples than you
از تو سیب های بیشتری دارم.
.More food is available in the kitchen
غذای بیشتری در آشپزخانه موجود است.
استفاده از more به عنوان ضمیر
?I want to eat more food. Is there any more
میخواهم بیشتر غذا بخورم. آیا بازم هست؟
.I am sick of sandwiches. I don’t want any more
حالم از ساندویچ به هم میخورد. دیگر هیچی نمی خوام.
the) Most) بیشترین
حالت عالی کلمه more می باشد.
مثال:
.I have the most information about the club
من بیشترین اطلاعات را در مورد باشگاه دارم.
.Most forests in the world are damaged by human societies
اکثر جنگل ها در جهان توسط جوامع بشری آسیب می بینند.
استفاده از most به عنوان ضمیر
.Some people prefer to immigrate to another country but most prefer to live in their own country
برخی مردم ترجیح می دهند به کشوری دیگر مهاجرت کنند اما اکثرا ترجیح می دهند در کشور خودشان زندگی کنند.
No هیچی
No قبل از اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش قابل استفاده است.
مثال:
.I have no difficulty immigrating to another country
من برای مهاجرت به کشوری دیگر مشکی ندارم.
.They have no alternative but to change their decision
آنها چاره ای جز تغییر تصمیم خود ندارند.
none of هیچکدام از
none of براسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود.
مثال:
.None of the applicants could gain admission to the university
هیچکدام از متضاضیان نتوانستند در دانشگاه پذیرش شوند.
.None of the evidence is valid
هیچکدام از شواهد و مدارک معتبر نیست.
Some مقداری، تعدادی، برخی
some برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش استفاده میشود.
مثال:
.You can get some information from the secretary
شما می توانید برخی از اطلاعات را از منشی دریافت کنید.
.Some spoons are on the table
تعدادی قاشق بر روی میز است.
استفاده از some به عنوان ضمیر
.Although most apartments are expensive, some are cheap to buy in the suburb
با وجود اینکه اکثر آپارتمانها گران هستند، تعدادی در حومه شهر برای خرید ارزان هستند.
اعداد numbers
اعداد نوعی از کلمات تعریف در انگلیسی می باشند. اعداد قبل از اسم به کار می روند و تعداد چیز مشخصی را بیان می کنند.
مثال:
.There are two cars in the parking
دو ماشین در پارکینگ است.
.There are only three hundred people in the stadium
فقط سیصد نفر در استادیوم حضور دارند.
استفاده از عدد به عنوان ضمیر
?A:How many tables do you need
.B: Two is enough
الف: چندتا میز احتیاج داری؟
ب: دوتا کافی است.
سخن پایانی:
هر چند ممکن است مبحث کلمات تعریف determiners کمی چالش برانگیز به نظر برسد ولی مانند سایر مباحث زبان انگلیسی با تکرار و تمرین و به کار بردن مفاهیم آن در نوشتن و مکالمات روزمره به راحتی میتوانید بر آن مسلط شوید.
نظرات خود را درباره این مقاله با ما در میان بگذارید.
نظرات