فهرست مطالب
- 1 ضمیر در انگلیسی چیست؟
- 2 چه موقع از ضمیر در انگلیسی استفاده می کنیم
- 2.1 پرهیز از تکرار
- 2.2 ناشناخته بودن شخص یا چیزی
- 2.3 انواع ضمیر در انگلیسی
- 2.4 ضمایر شخصی در انگلیسی Personal pronoun
- 2.5 ضمایر انعکاسی در انگلیسی Reflexive pronouns
- 2.6 ضمایر متقابل یا دوسویه در انگلیسی Reciprocal pronouns
- 2.7 ضمایر ملکی در انگلیسی Possessive pronouns
- 2.8 ضمایر اشاره در انگلیسی Demonstrative pronouns
- 2.9 ضمایر ربطی در انگلیسی Relative pronouns
- 2.10 ضمایر سوالی Interrogative pronouns
- 2.11 ضمایر نامعین در انگلیسی Indefinite pronouns
ضمیر در انگلیسی چیست؟
ضمیر در انگلیسی کلمه ای است که جایگزین اسم یا عبارت اسمی می شود.
چه موقع از ضمیر در انگلیسی استفاده می کنیم
پرهیز از تکرار
هنگامی که نام شخص، حیوان یا شی قبلا بیان شده است و می خواهیم از تکرار آن اسم در گفتار یا نوشتار خودداری کنیم.
مثال:
.Ali got up at 8 o’clock in the morning, then he ate breakfast
علی ساعت 8 صبح از خواب بلند شد سپس صبحانه خورد.
توضیح: در جمله اول یکبار نام Ali را ذکر کردیم، لزومی ندارد در جمله دوم هم این نام را تکرار کنیم. بدین منظور، از ضمیر He به جای Ali استفاده کردیم.
.The chair is blue. It is very expensive
صندلی آبی است. خیلی گران است.
توضیح: در اینجا هم ضمیر “it” جایگزین “chair” شده است که در جمله اول ذکر شده است.
ناشناخته بودن شخص یا چیزی
وقتی شخص یا چیز مورد اشاره نزد ما ناشناخته باشد.
مثال:
.He is the man who killed the dog
او مردیست که سگ را کشت.
?Who is he
او کیست؟
انواع ضمیر در انگلیسی
ضمیر در انگلیسی هفت نوع دارد
ضمایر شخصی در انگلیسی Personal pronoun
ضمایری هستند که نقش فاعل یا مفعول را ایفا می کنند. رایج ترین ضمیر در انگلیسی، همین ضمایر شخصی می باشد.
ضمایر فاعلی در انگلیسی Subject pronouns
ضمایر فاعلی در جایگاه فاعل می نشینند و عبارتند از:
I من / You تو / it/He/She او ( he برای مذکر / she برای مونث / it)
We ما / You شما / They آنها
فاعل چیست؟ فاعل انجام دهنده کار است. شخص یا چیزی که عمل از آن سر می زند.
مثال:
.I go to the university everyday
هر روز به دانشگاه می روم.
توضیح: I ضمیر فاعلی است و در جایگاه فاعل قرار گرفته است.
.You should respect your parents
تو باید به والدینت احترام بگذاری.
.He reads a book on Fridays
او حمعه ها کتاب میخواند.
.She watched a movie last night
دیشب فیلمی تماشا کرد.
.it is a good idea
ایده خوبی است.
.We went to the cinema last week
هفته پیش به سینما رفتیم.
.They have a very expensive car
آنها ماشین خیلی گران قیمتی دارند.
نکته: از it برای اشاره به حیوانات، اشیا، ایده ها و اعمال استفاده میکنیم. معمولا برای انسان به کار نمی رود مگر برای بچه متولد نشده یا بچه ای که جنسیتش معلوم نباشد.
ترتیب قرارگیری ضمایر فاعلی در جمله
وقتی بیش از یک ضمیر فاعلی در جمله به کار ببریم، ترتیب قرارگیری ضمایر معمولا به شکل زیر است:
1.ضمیر سوم شخص و دوم شخص قبل از ضمیر اول شخص می آید.
مثال:
.She and I both are students
من و او هر دو دانش آموز هستیم.
.You and I should have a better car
من و تو باید ماشین بهتری داشته باشیم.
2.ضمیر دوم شخص قبل از ضمیر سوم شخص می آید.
مثال:
.You and he must try harder
تو و او باید سخت تر تلاش کنید.
ضمایر مفعولی در انگلیسی Object pronouns
ضمایر مفعولی در جایگاه مفعول می نشینند و عبارتند از:
me من را / you تو را / him/her/it او را / (him برای مذکر / her برای مونث / it برای حیوان یا غیر جاندار)
us ما را / you شما را / them آنها را
مفعول چیست؟ شخص یا چیزیست که عمل بر روی آن انجام می شود.
مثال:
.They took me to the hospital
آنها من را به بیمارستان بردند.
توضیح: Me ضمیر مفعولی است و در جایگاه مفعول قرار گرفته است.
(ضمنا They هم ضمیر فاعلی است.)
.You killed her
تو او را کشتی.
توضیح: her ضمیر مفعولی است و در جایگاه مفعول قرار گرفته است.
(ضمنا You ضمیر فاعلی است.)
نکاتی پیرامون استفاده از ضمیر فاعلی و مفعولی در انگلیسی
1.در عبارات مصدری و جمله واره های نسبی، در صورتی که مفعول در جمله ذکر شده باشد، دیگر نیازی به استفاده از ضمیر نیست.
مثال:
.These pizzas look good enough to eat them
.These pizzas look good enough to eat
پیتزاها آنقدری خوب هستند که خورده شوند.
توضیح:
pizza با آنکه پس از فعل اصلی نیامده است، از لحاظ مفهومی، مفعول جمله است و به وضوح ذکر شده است. بنابراین نیاز به استفاده از ضمیر مفعولی them نمی باشد.
2.مواردی وجود دارد که مخیر هستیم بین ضمیر فاعلی و ضمیر مفعولی یکی را انتخاب کنیم. ساختارهای مقایسه ای comparative patterns یکی از این موارد است. آنچه متداول است استفاده از ضمیر مفعولیست و کاربرد ضمیر فاعلی در موقعیت های خیلی رسمی است. به مثال زیر توجه کنید:
مثال:
رسمی:
.They can play football better than he
آنها بهتر از او می توانند قوتبال بازی کنند.
غیر رسمی:
.They can play football better than him
آنها بهتر از او می توانند قوتبال بازی کنند.
3. در جواب های کوتاه معمولا از ضمیر مفعولی استفاده میکنیم.
مثال:
?A: Who is there
.B: It’s me
الف: چه کسی آنجاست؟
ب: منم
4. بعد از عبارت it is در انگلیسی رسمی از ضمیر فاعلی و در انگلیسی غیر رسمی از ضمیر مفعولی استفاده میکنیم.
مثال:
.It is he who won the lottery
اوست که قرعه کشی را برنده شد.
.It is him who won the lottery
اوست که قرعه کشی را برنده شد.
5. وقتی بخواهیم بعد از حرف اضافه (preposition) از ضمیر استفاده کنیم، از نوع مفعولی است. هر چند در انگلیسی غیر رسمی بعید نیست از ضمیر فاعلی هم استفاده شود.
مثال:
.The father is proud of Hasan and me
پدر به من و حسن افتخار میکند.
.The father is proud of Hasan and I
6.در عبارات تعجبی (exclamations)، حتی می توانیم قبل از ضمیر مفعولی از صفت نیز استفاده کنیم.
مثال:
!He spend all his money on computer games. Silly him
او همه پولش را خرج بازهای کامپیوتری کرد. احمق است!
!You won 20,000 dollars in the lottery. Lucky you
20,000 در قرعه کشی برنده شده ای. خوش به حالت!
7. گاهی اوقات می توانیم بعد از ضمیر فاعلی یا مفعولی، مرجع ضمیر را هم ذکر کنیم تا مخاطب منظور ما را بهتر متوجه شود.
مثال:
.I want you boys to arrive at the class on time
من از شما پسرها میخوام به موقع سر کلاس حاضر شوید. ( boys مرجع ضمیر you است)
.Then he, Mr.Rezaei,stood up and began his speech
سپس او، آفای رضایی، بلند شد و سخنرانی اش را آغاز کرد. ( Mr.Rezaei مرجع ضمیر he است.)
ضمایر انعکاسی در انگلیسی Reflexive pronouns
نوع دیگری از ضمیر در انگلیسی، ضمیر انعکاسی نام دارد. هنگامی فاعل و مفعول در جمله یکی باشد. به عبارت دیگر، فاعل بر روی خودش عملی را انجام داده باشد. در این حالت، از ضمایر انعکاسی استفاده می کنیم. این ضمایر عبارتند از:
myself خودم را / yourself خودت را / himself/herself/itself خودش را / (herself برای مونث / himself برای مذکر / itself برای حیوان یا غیرجاندار)
ourselves خودمان را / yourselves خودتان را / themselves خودشان را
مثال:
.She looked at herself in the mirror
در آینه به خودش نگاه کرد.
توضیح: herself در اینجا مفعول حرف اضافه at است.
.He killed himself
او خودش را کشت.
ضمایر انعکاسی برای تاکید هم به کار می روند. در این حالت ضمیر انعکاسی نقش مفعول را ایفا نمی کند بلکه بر فاعل جمله تاکید می کند.
مثال:
.I will paint the house myself
خانه را خودم نقاشی خواهم کرد.
.They will buy the car themselves
آنها خودشان ماشین را خریداری خواهند کرد.
ترکیب by + reflexive pronoun
وقتی از ترکیب by + reflexive pronoun در جمله استفاده می کنیم یعنی شخصی، کاری را به “تنهایی” و بدون کمک گرفتن از دیگران انجام داده است.
مثال:
.Ali washes his clothes by himself
علی لباسهایش را خودش می شورد.
ضمایر متقابل یا دوسویه در انگلیسی Reciprocal pronouns
نوع دیگری از ضمیر در انگلیسی، ضمایر متقابل یا دو سویه each other و one another هستند. این ضمیرها از لحاظ کاربرد، مشابه ضمایر انعکاسی هستند. آنها به فاعل جمله اشاره دارند و میتوانند در نقش مفعول یا مکمل حرف اضافه ظاهر شوند.
مثال:
.We always speak English to each other
ما همیشه با یکدیگر انگلیسی صحبت میکنیم.
.They got along, they admired one another
آنها با هم کنار آمدند، و یکدیگر را تحسین کردند.
این نوع ضمایر، رابطه متقابل بین دو یا چند شخص را توصیف میکنند. each other یسیار رایج تر و پرکاربردتر از one another است.
ضمایر ملکی در انگلیسی Possessive pronouns
نوع پر کاربرد دیگری از ضمیر در انگلیسی همان ضمایر ملکی می باشد.ضمیر ملکی جایگزین اسم و صفت ملکی می شوند و از تکرار آنها جلوگیری می کند. ضمایر ملکی عبارتند از:
mine مال من / yours مال تو / his/hers/its مال او ( hers برای مونث/ his برای مذکر / its برای حیوان یا غیرجاندار)
ours مال ما / yours مال شما / theirs مال آنها
مثال:
?A: Is this your pen
.B: Yes, it is mine.
آیا این خودکار توست؟
بله، مال من است.
توضیح: your pen همان ترکیب اسم + صفت ملکی می باشد که یکبار در جمله اول ذکر شده است. حال در جمله دوم، به جای اینکه گوینده بگوید ” بله، خودکار من است” و ترکیب اسم + صفت ملکی را دوباره تکرار کند از ضمیر ملکی mine (مال من) استفاده کرده است.
ضمایر اشاره در انگلیسی Demonstrative pronouns
ضمیر در انگلیسی هرگاه برای اشاره به نزدیک یا دور مورد استفاده قرار گیرد، ضمیر اشاره نام دارد. ضمیر اشاره می تواند در جایگاه فاعل یا مفعول قرار گیرد. ضمایر اشاره عبارتند از:
برای اشاره به نزدیک: This این / That آن برای اشاره به دور: These این ها / Those آنها
در جایگاه فاعل:
.Look at the cat. That is very beautiful
به گربه نگاه کن. آن خیلی زیباست
.Look at the cats.Those are very beautiful
به گربه ها نگاه کن. آنها خیلی زیبا هستند.
در جایگاه مفعول:
.The flower is beautiful.I like that
از آن خوشم می آید.
.The flowers are beautiful.I like those
از آنها خوشم می آید.
احتیاط: هنگامی می توانیم از ضمایر اشاره استفاده کنیم که برای شنونده یا خواننده معلوم باشد دقیقا به چه چیزی اشاره می کنیم. در غیر این صورت
مفهوم جمله گنگ خواهد بود.
ضمایر اشاره برای اشاره به انسان به کار نمی روند. البته یک استثنا وجود دارد: زمانی که بخواهیم خود یا دیگران را معرفی کنیم.
مثال:
.Ali, this is my friend Amir
علی، این دوست من امیر است.
همچنین در مکالمات تلفنی، اکثر اوقات با استفاده از this خودمان را معرفی میکنیم.
مثال:
.Hi, this is Reza
سلام، منم ذضا.
ضمایر ربطی در انگلیسی Relative pronouns
گاهی ضمیر در انگلیسی، جمله واره یا جمله را به اسم یا عبارت اسمی متصل می کند. به این نوع ضمایر، ضمیر ربطی می گوییم. ضمایر ربطی باید در ابتدای جمله یا جمله واره ای که در آن هستند قرار گیرند. فقط حروف ربط و حروف اضافه می تواند قبل از ضمایر ربطی قرار گیرد، به غیر از ضمیر ربطی that که هیچ چیز قبل از آن نمی تواند قرار گیرد. ضمایر ربطی عبارتند از:
who / whom / which / that
مثال:
.I know Ali, who is very famous
من علی را می شناسم، کسی که خیلی مشهور است.
توضیح : ضمیر ربطی who، عبارت is very famous را به جمله I know Ali متصل کرده است. ضمیر ربطی who در ابتدای جمله واره who is very famous قرار گرفته است.
.This is the boy for whom we spent a lot of money
این پسری است که خیلی برای او پول خرج کردیم.
توضیح : ضمیر ربطی whom، جمله we spent a lot of money را به جمله This is the boy متصل کرده است. ضمیر ربطی whom در ابتدای جمله
for whom we spent a lot of money قرار گرفته است. فقط حرف اضافه for قبل از whom به کار رفته است.
.That is the car which I bought last week
این ماشینی است که هفته پیش خریدم.
توضیح : ضمیر ربطی which، جمله I bought last week را به جمله That is the car متصل کرده است. ضمیر ربطی which در ابتدای جمله which I bought last week قرار گرفته است.
.This is the man that I was talking about
این مردی است که در موردش صحبت می کردم.
توضیح: ضمیر ربطی that، جمله I was talking about را به جمله This is the man متصل کرده است. ضمیر ربطی that در ابتدای جمله that I was talking about قرار گرفته است.
.This is the flower that I like very much
توضیح: ضمیر ربطی that، جمله I like very much را به جمله This is the flower متصل کرده است. ضمیر ربطی that در ابتدای جمله that I like very much قرار گرفته است.
همانطور که از مثال های بالا قابل فهم است، who و whom فقط برای انسان به کار می رود. which فقط برای حیوان و غیرجاندار و that به طور مشترک برای انسان و غیر انسان . هر چند بهتر است از ضمایر اختصاصی جداگانه برای انسان و غیر انسان استفاده کنیم.
ضمایر سوالی Interrogative pronouns
وقتی ضمیر در انگلیسی جایگزین اسم یا ضمیر دیگری شده و جمله خبری را به جمله سوالی تبدیل می کند، ضمیر سوالی است. ضمایر سوالی عبارتند از:
what چه چیزی / which کدام / who چه کسی، چه کسی را / whom چه کسی را / whose مال چه کسی
مثال:
.I want to eat Pizza
?What do you want to eat
میخواهم پیتزا بخورم.
چه میخواهی بخوری؟
توضیح: ضمیر پرسشی what جایگزین Pizza شده است.
.Benz is the best car
?Which is the best car
بنز بهترین ماشین است.
کدامیک بهترین ماشین است؟
توضیح: ضمیر پرسشی which جایگزین Benz شده است.
.It is my car
?Whose car is it
ماشین من است.
ماشین چه کسی است؟
توضیح: whose جایگزین my car شده است.
.Ali goes to the school everyday
?Who goes to the school everyday
علی هر روز به مدرسه می رود.
چه کسی هر روز به مدرسه می رود؟
توضیح: who جایگزین Ali شده است.
whom
whom شکل مفعولی who می باشد. whom بیشتر در موقعیت های رسمی و رایتینگ (نوشتن) زبان انگلیسی استفاده می شود و معمولا در انگلیسی محاوره ای روزمره کاربردی ندارد.
مثال:
غیر رسمی:
?Who did you choose
چه کسی را انتخاب کردی؟
رسمی:
?whom did you choose
چه کسی را انتخاب کردی؟
ضمایر نامعین در انگلیسی Indefinite pronouns
ضمیر در انگلیسی محدود به موارد بالا نیست. هنگامی که نخواهیم از ضمایر شخصی استفاده کنیم یا امکان استفاده از ضمایر شخصی نباشد، از ضمایر نامعین استفاده می کنیم. وقتی ضمیر در انگلیسی نامعین باشد به شخص یا چیز به خصوصی اشاره ندارد. ضمایر نامعین در سه دسته قرار میگیرند: ضمایر مرکب (compound pronouns)، ضمایر کمی ( quantifying pronouns)، ضمیر one
ضمایر مرکب در انگلیسی compound pronouns
ضمایر مرکب در انگلیسی به چهار گروه تقسیم میشوند. ضمیر مرکب از ترکیب یکی از چهار کلمه every , some , any , no با یکی از سه کلمه body , one , thing به وجود می آید.
:-every
همه کس everybody , همه چیز everyone , everything همه کس
-some:
کسی، شخصی somebody , چیزی someone , something کسی، شخصی
-any:
هر کس anybody , anyone هر کس , anything هر چیز
-no:
هیچ کس nobody , هیچ چیز no one , nothing هیچ کس
مثال:
.Someone knocked at the door
شخصی در زد.
.Everything is ready for you
همه چیز برای تو آماده است.
.Nothing is more important than health
هیچ چیز از سلامتی مهم تر نیست.
.I went to the park but others didn’t
من به پارک رفتم اما دیگران خیر.
.Everyone must bring a pen to the exam
همه باید یک خودکار سرجلسه امتحان بیاورند.
.No one should speak loudly with people
هیچ کس نباید با مردم بلند صحبت کند.
.Anyone lazy here will be punished
هر فرد تنبلی در اینجا تنبیه خواهد شد.
.Somebody told me you failed the exam
شخصی به من گفت در امتحان مردود شدی.
.Anything unimportant should be ignored
هر چیز بی اهمیتی باید نادیده گرفته شود.
.Anybody afraid of swimming should not come to the seashore with us
هر کسی که از شنا کردن هراسان است نباید همراه ما به ساحل دریا بیاید.
.Nobody will be granted access to the funds
دسترسی به پول ها به هیچ کس داده نخواهد شد.
استفاده از ضمایر مرکب، بیشتر در انگلیسی محاوره ای و داستان گویی رایج است. در متون آکادمیک استفاده از آنها مرسوم نیست.
ضمایر کمی در انگلیسی quantifying pronouns
هرگاه صحبت از ضمیر در انگلیسی میشود، ذهن ما اکثرا به سمت ضمایر فاعلی و مفعولی میرود. کمتر زبان آموزی میداند کلماتی که حتی فکرش را هم نمیکنیم میتوانند نقش ضمیر را ایفا کنند. ضمایر کمی نمونه ای از این کلمات هستند که جایگزین اسم شده و می توانند به تنهایی به کار روند مانند: ,some all , a few , few , little , a little , several , none , much
مثال:
.If you need batteries, I can give you some
اگر به باتری ها احتیاج داری، من می توانم تعدادی بهت بدهم.
?A:How many apples are there in the refrigerator
B: Just few
الف : چندتا سیب در یخچال موجود است؟
ب: فقط تعداد کمی
.Do not throw away your books. keep a few of them if you like
کتابهایت را دور نینداز. اگر خوشت می آید تعدادی را نگه دار.
.Little is known about the cause of his death
دانسته ها درباره مرگ او اندک است.
.Tell me a little about your life
کمی در مورد زندگی ات برایم تعریف کن.
.Several in the building have been killed by the terrorist
تعدادی در ساختمان توسط فرد تروریست کشته شده اند.
.Much is known about how human body functions
دانسته ها درباره اینکه بدن انسان چگونه عمل میکند زیادست.
.All you can do is to wait
صبر کردن همه آن چیزی است که می توانی انجام دهی.
.I have two cars. My brother has none
من دو خودرو دارم. برادرم هیچی (خودرویی) ندارد.
ضمیر one
ضمیر one می تواند جایگزین اسم قابل شمارش شود. اسم قابل شمارش یا قبلا ذکر شده است و یا از محیط پیرامونی (context) جمله قابل فهم است. one جایگزین اسم مفرد و ones جایگزین اسم جمع میشود.
مثال:
?A:Which shirt do you prefer
.B: the red one
الف: کدام پیراهن را ترجیح میدهی؟
ب: قرمز رو
?A: Can you bring the books with you
?B: Which ones
.A: The ones I bought last week
الف: می توانی کتاب ها را همراه خودت بیاوری؟
ب: کدام ها؟
الف: همانهایی که هفته پیش خریدم.
one همچنین می تواند به عنوان ضمیر عمومی به کار رود. ضمیر عمومی به همه افراد به طور کل اشاره دارد. در این حالت one همیشه به صورت مفرد به کار میرود و به آخر آن s اضافه نمیشود. اما می توان به آن s’ مالکیت اضافه کرد. حالت انعکاسی (oneself) هم صحیح است.
مثال:
.One should have motivation and patience in order to be successful in life
آدم برای موفقیت در زندگی باید انگیزه و صبر داشته باشد.
.Healthy nutrition and exercise are necessary in one’s life
تغذیه سالم و ورزش در زندگی فرد ضروری است.
.One has to learn to control oneself
آدم باید یاد بگیرد خودش را کنترل کند.
مبحث ضمیر در انگلیسی را می توانید با تکرار و تمرین و به کار بردن در مکالمات روزمره به خوبی فرا بگیرید و به آن مسلط شوید. تسلط یعنی زمانی که بدون فکر کردن، از کلمه درست به عنوان ضمیر در جمله استفاده کنید.
نظرات خود را درباره این مقاله با ما در میان بگذارید.
نظرات